زمان تقریبی مطالعه: 6 دقیقه
 

تکلیف در قیامت (قرآن)





برخی آیات قرآن حیات آخرت را، فاقد هرگونه زمینه و فرصت برای انجام دادن عمل و تکالیف معرفی می‌کند.


۱ - عدم وجود تکلیف در قیامت



قرآن حیات آخرت را، فاقد هرگونه زمینه و فرصت برای انجام دادن عمل و تکالیف معرفی می‌کند:

۱.۱ - سوره اعراف


هل ینظرون الا تاویله یوم یاتی تاویله یقول الذین نسوه من قبل قد جاءت رسل ربنا بالحق فهل لنا من شفعاء فیشفعوا لنا او نرد فنعمل غیر الذی کنا نعمل... «آیا (آنان) جز در انتظار تاویل آنند روزی که تاویلش فرا رسد کسانی که آن را پیش از آن به فراموشی سپرده‌اند می‌گویند حقا فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند پس آیا (امروز) ما را شفاعتگرانی هست که برای ما شفاعت کنند یا (ممکن است به دنیا) بازگردانیده شویم تا غیر از آنچه انجام می‌دادیم انجام دهیم به راستی که (آنان) به خویشتن زیان زدند و آنچه را به دروغ می‌ساختند از کف دادند.»

۱.۱.۱ - دیدگاه تفسیر نمونه


در آیه بعد اشاره به طرز تفکر غلط تبهکاران و منحرفان در زمینه هدایتهای الهی کرده می‌گوید: " گویا آنها انتظار دارند که سرانجام و نتیجه وعده‌ها و وعیدهای الهی را با چشم خود ببینند (بهشتیان را در بهشت و دوزخیان را در دوزخ مشاهده کنند) تا ایمان بیاورند"! (هل ینظرون الا تاویله).
اما چه انتظار نابجایی است، زیرا هنگامی که نتائج و سرانجام این وعده‌های الهی را مشاهده کنند، کار از کار گذشته است و راهی برای بازگشت باقی نمانده
است" در آن هنگام آنها که کتاب خدا و برنامه‌های آسمانی او را به دست فراموشی سپردند، اعتراف می‌کنند، که فرستادگان پروردگار به حق مبعوث شده بودند و گفتار آنها نیز همه حق بود" (یوم یاتی تاویله یقول الذین نسوه من قبل قد جاءت رسل ربنا بالحق).
اما در این هنگام در وحشت و اضطراب فرو می‌روند، و به فکر چاره جویی می‌افتند و می‌گویند: " آیا شفیعانی یافت می‌شود که برای ما شفاعت کنند"؟! (فهل لنا من شفعاء فیشفعوا لنا).
و یا اگر شفیعانی برای ما در کار نیست و اصولا شایسته شفاعت نیستیم" آیا ممکن است به عقب بازگردیم و اعمالی غیر آنچه انجام دادیم انجام دهیم" و تسلیم حق و حقیقت باشیم (او نرد فنعمل غیر الذی کنا نعمل).
ولی افسوس این بیداری بسیار دیر است، نه راه بازگشتی وجود دارد و نه شایستگی شفاعت دارند، زیرا" آنها سرمایه‌های وجود خود را از دست داده و گرفتار خسران و زیانی شده‌اند که تمام وجودشان را در برمی گیرد" (قد خسروا انفسهم).
و بر آنها ثابت می‌شود که بتها و معبودهای ساختگی آنان در آنجا هیچگونه نقشی ندارد و در حقیقت" همه آنها از نظرشان گم می‌شوند" (و ضل عنهم ما کانوا یفترون).
گویا دو جمله آخر آیه پاسخی است به دو درخواست آنان، یعنی اگر بنا شود دست به دامن شفیعانی بزنند باید دست به دامن همان بتهایی بزنند که در دنیا در برابر آنها سجده می‌کردند، در حالی که آن بتها در آنجا هیچگونه منشا اثر نیستند.
و اما بازگشت آنها به دنیا در صورتی امکان دارد که سرمایه‌ای در اختیار داشته باشند در حالی که آنها همه سرمایه‌های خود را از دست داده و گرفتار خسرانی شده‌اند که سراسر وجودشان را در برگرفته است.
از این آیه اولا استفاده می‌شود که انسان در اعمال خود مختار و آزاد است و الا تقاضای بازگشت به دنیا نمی‌کرد تا اعمال بد خود را جبران کند ثانیا استفاده می‌شود که جهان دیگر جای انجام عمل و کسب فضیلت و نجات نیست.

۱.۲ - سوره شعراء


و برزت الجحیم للغاوین• فلو ان لنا کرة فنکون من المؤمنین. «و جهنم برای گمراهان نمودار می‌شود؛ ... ؛ و‌ای کاش که بازگشتی برای ما بود و از مؤمنان می‌شدیم.»

۱.۲.۱ - باز گشت به دنیا


اما این پیروان گمراه که بی وفایی معبودان خود را چنین آشکارا می‌بینند برای تسلی دل خویشتن می‌گویند: "‌ای کاش ما بار دیگر به دنیا باز می‌گشتیم تا از آنها تبری جوییم، همانگونه که آنها امروز از ما تبری جستند"! (و قال الذین اتبعوا لو ان لنا کرة فنتبرا منهم کما تبرؤا منا).
اما چه سود که کار از کار گذشته و بازگشتی بسوی دنیا نیست نظیر همین سخن در سوره زخرف آیه ۳۷ به چشم می‌خورد (حتی اذا جاءنا قال یا لیت بینی و بینک بعد المشرقین فبئس القرین).
" او هنگامی که در قیامت در محضر ما حضور می‌یابد به رهبر گمراه کننده خود می‌گوید کاش میان من و تو فاصله میان مشرق و مغرب بود"! و در پایان آیه می‌فرماید آری" این چنین خداوند اعمالشان را به صورت مایه حسرت به آنها نشان می‌دهد" (کذلک یریهم الله اعمالهم حسرات علیهم).
و آنها هرگز از آتش دوزخ خارج نخواهند شد (و ما هم بخارجین من النار).
آری آنها جز اینکه حسرت بخورند چه می‌توانند انجام دهند. حسرت بر اموالی که فراهم کردند، و بهره آن را دیگران بردند، حسرت بر امکانات فوق العاده‌ای که برای رستگاری و نجات در اختیار داشتند و از دست دادند، حسرت بر عبادت معبودانی بی عرضه و بی ارزش بجای عبادت خداوند قادر متعال.
اما حسرتی بیهوده، چرا که نه موقع عمل است و نه جای جبران، بلکه تنها هنگام مجازات است و دیدن نتیجه اعمال!

۱.۳ - شواهد دیگر


او تقول حین تری العذاب لو ان لی کرة فاکون من المحسنین. «یا چون عذاب را ببیند بگوید کاش مرا برگشتی بود تا از نیکوکاران می‌شدم.»
وجیء یومئذ بجهنم یومئذ یتذکر الانسـن و انی له الذکری• یقول یــلیتنی قدمت لحیاتی. «و جهنم را در آن روز (حاضر) آورند آن روز است که انسان پند گیرد و (لی) کجا او را جای پندگرفتن باشد؛ گوید کاش برای زندگانی خود (چیزی) پیش فرستاده بودم.»
و لو تری اذ وقفوا علی النار فقالوا یــلیتنا نرد و لا نکذب بـایـت ربنا و نکون من المؤمنین. «و‌ای کاش (منکران را) هنگامی که بر آتش عرضه می‌شوند می‌دیدی که می‌گویند کاش بازگردانده می‌شدیم و (دیگر) آیات پروردگارمان را تکذیب نمی‌کردیم و از مؤمنان می‌شدیم.»

۲ - پانویس


 
۱. اعراف/سوره۷، آیه۵۳..    
۲. تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج۶ ص۱۹۶.    
۳. شعراء/سوره۲۶، آیه۹۱..    
۴. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۰۲..    
۵. تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج۱، ص۵۶۶.    
۶. زمر/سوره۳۹، آیه۵۸.    
۷. فجر/سوره۸۹، آیه۲۳.    
۸. فجر/سوره۸۹، آیه۲۴.    
۹. انعام/سوره۶، آیه۲۷..    


۳ - منبع



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «تکلیف در بهشت آدم».    



آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.